در آغاز هیچ نبود, کلمه بود و آن کلمه خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود.
و با نبودن چگونه می توان بودن؟
و خدا بود و با او,عدم
و عدم گوش نداشت
حرف هایی هست برای گفتن, که اگر گوشی نبود نمی گوییم
و حرف هایی هست برای نگفتن;
حرف هایی که هرگز سر به ابتذالِ گفتن فرود نمی آرند
حرف هایی شگفت, زیبا و اهورایی همین هایند
و "سرمایهء ماورایی هر کسی به اندازهء حرف هایی است که برای نگفتن دارد"
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .